من شاعرم

مریم جعفری آذرمانی

۳ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وضعیت شعر» ثبت شده است

باز در کسوتِ آدمی‌زاد...

از کتاب "راویه":


باز در کسوتِ آدمی‌زاد، دیو پشتِ تریبون نشسته

نوچه‌ها خانه را قبضه کردند، رستم از گود بیرون نشسته


دیو با زور و بازوست، امّا، سطری از شاهنامه نخوانده

پس محال است هرگز بفهمد: چشمِ تهمینه در خون نشسته


من که تهمینه و رستمِ زال، بوده‌ام توأمان این همه سال،

گریه کردم به تشییعِ سهراب: «شعر» ـ این زار و وارون نشسته ـ


می‌روم سنگ و دریا بیارم، تا بشویم الفبای‌تان را

جهلِ دیوِ فضیلت ندیده، بر الف تا یِ و نون نشسته


مریم جعفری آذرمانی



مخاطب عام کیست؟ (1)


مخاطب عام یک نفر نیست؛ یک جمعیت است، نه تنها در مغازه ها و خیابان ها و خانه ها، بلکه در دانشکده های ادبیات و حتی در یک شب شعر تخصصی و نشست نقد ادبی هم هست، حتی گاهی در گوشه ای از ذهنیتِ مخاطب خاص هم رؤیت شده است.

چه بسیار شاعرانی که در سالهای اولِ شاعری شان استعدادهای شگفتی بودند، اما مخاطب عام دوست داشت از آنها برای سرگرمی خود استفاده کند، بنابرین شروع کرد به تشویق آنها. اصلاً این مخاطب عام  مهارتِ خاصی در استعدادیابی و سرکوبِ آن دارد.

حتی می شود گفت افرادی که از شعر و شاعری بیزارند، بیش از مخاطب عام به ادبیات خدمت کرده اند، نمونه اش بسیاری از والدین و نزدیکانِ بعضی شاعران، که با وجود تنفر از شعر و شاعری، چه مصائبی را متحمل شدند و باز هم در جمعیتِ مخاطب عام قرار نگرفتند؛ سوختند و ساختند.

اما همین مخاطب عام است که به راحتی شاعرِ موردعلاقه اش را در بدترین موقعیت تنها می گذارد و می رود پیِ سرگرمی های دیگرش.

واقعاً این مخاطب عام کیست که هر کاری دوست دارد با ادبیات می کند؟ یکی از عذابها و ریاضت های من در طول سالهای شاعری ام تشویقِ گاه به گاهِ مخاطب عام بوده است؛ که ناچار بودم برای رعایت ادب، از او سپاسگزاری هم بکنم، اما اگر زورم می رسید و دادگاهی بود که به احساسات شاعران رسیدگی می کرد، خوش نداشتم سر به تنش باشد، البته اگر سری داشته باشد...

مریم جعفری آذرمانی


(بخشی از یادداشتها)


ادامه دارد...

خبر انتشار کتاب

منتشر شد:

کتاب راویه

راویه

(62 غزل نو)

سرودۀ مریم جعفری آذرمانی

ناشر: فصل پنجم
شمارگان: 500 نسخه

«راویه» سیزدهمین کتاب و دوازدهمین مجموعه شعر من است که مثل کتابهای قبلی ام شامل شعرهایی با مضامین انتقادی اجتماعی است، اما این بار بخش قابل توجهی از شعرها، نقد فضای مجازی و وضعیتِ شعر و شاعری در یکی دو سال اخیر است.

یک شعر از این کتاب:

عجوزه بس که بَزَک کرده مثل ماه شده
و سالهاست که عفریته دلبخواه شده

کسی که آینه ها را کلوخ می بیند
مِلاکِ مطلقِ تشخیصِ راه و چاه شده

برای حسّ تمدّن، بساط اهل قلم
اگرچه گاهی از اوقات رو به راه شده،

حروفِ معتبرِ متنِ حق به جانبِ من
میان شهرتِ بازیگران، تباه شده

ـ نمایشی که در آن نورِ صحنه کافی نیست
برای این همه تصویرِ روسیاه شده ـ

چگونه پشت سرِ این زباله ها بدوم؟
که دست و پای من از صبرِ من، گیاه شده

هنوز زاویه ای حادّه ست خلوت من
در این عمارتِ کوچک، که خانقاه شده

مریم جعفری آذرمانی