نقدی بر نقد «روایتِ هذیان»
مهدی شعبانی
راجر ایبرت منتقدی بزرگ بود که فیلمهای مورد علاقهاش را نقد میکرد (به سایتش رجوع شود)، فراستی برعکسِ او به دلیل نقد فیلمهایی که دوستشان نداشته شهرت دارد؛ مثلاً دهها هزار کلمه راجع به هامون، (بد) نوشته، در مورد ماهیوگربه و فروشنده هم (که در همان سطور اول آنها را ماقبلِ نقد میداند ولی نقد میکند!) بالغ بر دههزار کلمه قلمفرسایی کرده است. اگرچه هر منتقدی آزاد است هر اثری را نقد کند ـ همانقدر که هر هنرمندی آزاد است هر اثری را خلق کند ـ اما چیزی که مطرح است این است که نقد ما باید مبتنی بر رویکرد خاصی با منطق و شاهدمثال، عالمانه، منصفانه، مفید و از همه مهمتر لذتبخش باشد تا مخاطب همواره کار منتقد را دنبال کند نه اینکه او را کمدانش و مغرض بداند و در نهایت بگوید: شاید مثل فراستی که مدعی است فیلم را نمیبیند و نقدش میکند برخی حتی کتاب را هم نمیخوانند و نقدش میکنند. با این مقدمه میرویم سراغ مطلبی در مورد یک شبهِ نقدِ مغرضانه دربارهی مجموعهغزل راویه از مریم جعفریآذرمانی . چندی پیش یادداشتی منتشر شد با عنوانِ: روایتِ هذیان: بازخوانی و نقدِ «راویه»ی مریم جعفری آذرمانی...
مطلب کامل را بخوانید در: سایت الفیا
مطلب کامل را بخوانید در: سایت الفیا