از کتاب "دایره":
گرچه بین شاعران، فصاحت و بلاغتم مسلّم است
حرف عادّی بلد نبودهام، همین برای من غم است
من که شاعرم همیشه کم میآورم، ولی شبانهروز
جملههای تازهای برای چاپلوسها فراهم است
پولدارها چه در مغازهها شمرده حرف میزنند!
من، چه قدرتِ تکلّمم برای نان خریدنم کم است!
پس بیا و بر خلاف دیگران مخاطبانه گوش کن
طبقِ شعر حرف میزند زنی که بیمسیح، مریم است
مریم جعفری آذرمانی