یادم می آید در یک سایت ادبی که متعلق به یکی از نهادهای ادبی تهران است، مطلعِ غزلی را که در جلسه خوانده بودم، در میان گزارش آورده بودند، اما همان یک بیت هم غلط درج شده بود، و غلطشان بر عکس همیشه فقط تایپی نبود، بلکه کل بیت عوض شده بود! در واقع بارها قبل از آن شعرهایم با اغلاط تایپی در سایت مذکور منتشر می شد، اما چون کارمندانی غیر شاعر داشت، صبر بیشتری نشان می دادم و خودم نسخه درستِ شعر را برایشان ایمیل می کردم، ولی این بار می دانستم شخصی که سایت را به روز می کند خودش شاعر است یا دست کم ادعای شاعری دارد، بنابرین خیلی تعجب کردم و به محض دیدن این قضیه، زنگ زدم و گفتم که بیتم را اشتباه گذاشته و درستش را گفتم تا اصلاح کند، به طور خیلی سرسری چیزی بینِ باشد و نباشد را گفت و مکالمه تمام شد، فکر می کردم که در اولین فرصت اصلاح خواهد کرد، چون خودش شاعر است و حتما حساسیت های شاعران را درک می کند، اما عجیب این که تا چند روز بیتِ مورد نظر همان طور غلط روی سایت مانده بود، تا اینکه هفته بعدش، همان شخص را دیدم که در حیاط جلسه ایستاده بود، بعد از سلام و احوالپرسی، با حالتی عادی گفتم:
- چرا بیت من در سایت هنوز اصلاح نشده؟
با حالتی حق به جانب گفت:
- حتما فکر کردی که از قصد اصلاح نکردم؟
سوالش برایم خیلی عجیب بود چون اصلاً انتظار این حرف بی مورد را آن هم از سمت کسی که یک هفته است غلطی را مرتکب شده و با وجود گوشزد شدن هنوز هم آن را درست نکرده، نداشتم، و مانده بودم که یک شخص چقدر می تواند وقیح باشد. و برای اینکه دوست ندارم با وقیحان در بیفتم، گفتم:
- نه، چرا باید این فکر را بکنم؟
و مکالمه را تمام کردم و رفتم داخل جلسه. بعد از اتمام جلسه به رئیس نهاد مذکور که حقوق آن شخص را می داد، زنگ زدم و گفتم لطفا بگویید که بیت مرا در سایت درست کنند، و جالب اینکه فردای آن روز، غلطِ سایت درست شده بود! برایم تجربه شد که اگر کسی سرِ غلطی که کرده، نه تنها معذرت نمی خواهد بلکه جواب سربالا به آدم می دهد، فقط باید با وکیل و وصی اش صحبت کرد تا غلطش را اصلاح کند!
مریم جعفری آذرمانی