از کتاب "قانون":
با وجود هر چه داشتم حسرتی همیشه با من است
میکِشد حسادتم به او؛ مادرم که مطلقاً زن است
ظرفها هنوز ماندهاند من هنوز بیت دومم
جای چایِ دم نکردهام آب گرم توی کلمن است
همسرم صبورتر شده مثل تکهای فلز در آب
در مرام شعرهای تر، ضربِ جملهها مطنطن است
نفرتِ شدید از پیاز، بیسالاد کرده سفره را
طعمِ این خوراکِ حاضری با صدای من مزیّن است
لذتِ زنی به نام شعر تا به ازدواجِمان کشاند
من وَ همسرم در این میان قصدمان شریک بودن است
مریم جعفری آذرمانی