به مریم جعفری آذرمانی
پاریس، 5 دسامبر 2007 (14 آذر 86)
شاعر عزیز،
یک تشکر بزرگ برای ارسال «پیانو» !
چند روز پیش رسید، و چند روز دیگر هم در دستهای من میماند. مرا به حرف میبرد، و به دورتر از حرف. در شعر، امروز زیاد نیستند کسانی که میشود به آنها گفت که شعر هنوز حرف آخرش را نگفته است.
قدرت شما در پیانو غزل را از قلمرو غزل دور میکند، کار نویسش جهانش مرز نمیشناسد. همین نوع نزدیکیهایی که شما به زبان ( و به چیز) دارید ما را در خطی ناخوانا مشترکمان میکند، که انگار زیر نگاه حجم ماندهاید. امروز شما تنها کسی هستید که میتوانید غزل را « قطعه شعر» کنید. آنچه ما کم داریم « قطعه شعر» است نه شعر.
با آرزوهائی که برایم کردهاید میمانم، تنها با اطرافم، فعلا همین چند سطر را از من داشته باشید، که شما را هم من در همین چند سطر دارم.
با شما یداله رویایی